-
تعداد ارسال ها
1112 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
84
نوع محتوا
نمایه ها
تالارهای گفتگو
Articles
تقویم
پست ها ارسال شده توسط Dr.Ali
-
-
Abaddon
نقش ها : Melee
اسکیل ها :
Mist Coil
Aphotic Shield
Curse of Avernus
Borrowed Time
داستان هیرو :
چشمه Avernus منبع خانواده strength هاست ، شکافی در این چشمه مقدس به وجود آمد که باعث نگرانی نسل های بعد شد و از آن به بعد هر نوزادی که در خانه عظیم Avernus با آب مقدس این مکان غسل داده میشد ارتباط معجزه آسایی بدست می آورد و با این باور بزرگ میشدند که آنها محافظان قدرتمندی از نژاد و سرزمین خود هستند.
وقتی نوزادی به اسم Abaddon در این چشمه غسل داده شد چیزی در مورد او عجیب بود نور برق آسایی از چشم او خارج شد که همه را شکه کرد ، او مانند تمامی کودکان هم سن و سال خودش آموزش جنگی دید و توانست رهبری لشکر خاندانش را در دست گیرد.او همیشه در جنگ ها یکه تاز بود. زمانی که همه با سلاح تمرین میکردند او گوشه ای برای خود تمرکز فکری و روحی انجام میداد او از آبی که پشت چشمه بود نوشید و یاد گرفت که چطور روحش را با بخار آن چشمه ترکیب کند و او به موجودی از جنس مه تبدیل شد.
در خانه Avernus از پیر گرفته تا جوان با این معترض بودند که او از مسولیت هایش سرپیچی میکند.ولی وقتی Abaddon به جنگ رفت تمام این اعتراضات پایان یافت. مردم دیدند که این بخار چه قدرتی دارد و میتواند او را بین مرگ و زندگی نجات دهد و تا به حال هیچ یک از رهبران این خاندان این قدرت را نداشته.
.- 6
-
Tusk
نقش ها : Melee - Initiator - Durable
اسکیل ها :
Ice Shards
Snowball
Frozen Sigil
Walrus PUNCH
داستان هیرو :
هنوز سرو صدای جنگ در گوش ها میپیچید. Yamir ملقب به Tusk یک جا ایستاده بود از نژاد Barrier بود او تنها جنگجویی بود که توانست Bristled Bruiser را در یک نبرد پایاپای شکست دهد و تنها کسی بود که از شهر Wolfsden Tavern زنده ماند. داستان از شرط بندی در یک بار شروع شد و به درگیری انجامید که سلاح هایشان تنها لیوان ها و میز و صندلی بار بود این درگیری بین چهار مرد عادی ، یک blacksmith و شش نفر از بهترین افراد Frost Brigade شکل گرفت و در آخر Tusk به سلامتی پیروزی اش در این درگیری نوشید.
چیزی نگذشت که آن ها به هوش آمدند و از درد فریاد میکشیدند.و Tusk از این پیروزی خوشحال بود.صاحب بار برای این که دعوای دیگه ای از سوی Tusk در بار پیش نیاد به او پیشنهاد داد که در جنگ واقعی شرکت کند و اگر در جنگ پیروز شد میتواند نوشیدنی مجانی داشته باشد.
- 6
-
Chaos Knight
نقش ها : Melee - Carry - Disabler - Durable - Pusher
اسکیل ها :
Chaos Bolt
Reality Rift
Chaos Strike
Phantasm
داستان هیرو :
جنگجویی که درهزاران جهان و در جنگ های بسیار زیادی جنگید. Chaos Knight زاده محلی دور در کنار رودخانه است. مکانی که قوانین مهم جهان در آن جا به وجود آمد. از بین تمام این افراد او پیرترین و خستگی ناپذیرترین بود. او مدت طولانی به دنبال فردی به اسم Light (همون Kotl خودمون) بود. مدت ها پیش Light ادعا میکرد که او فرمانده آن مکان است و از عهد خود سرپیچی کرد. حال Chaos Knight به مکانی دیگر رفته. او تصمیم گرفت که هر کجا Light را پیدا کرد او را از بین ببرد. او همواره در حال تغییر مکان است و به دنبال هدفش میرود.
او با اسب خویش به سمت جنگی جنون آمیز حرکت میکرد. او در مواقع لازم کپی های دیگر از خودش را صدا میزد و آن ها از مکان های دیگر به یکباره پیش او می آمدند و این مردان اسب سوار به سمت جنگ میرفتند و این یکی از خطرناک ترین قدرت ها در طبیعت بود. تنها زمانی جستجو پایان میابد که هیچ روشنایی در جهان وجود نداشته باشد و این زمان مرگ Chaos Knight است.- 6
-
Axe
نقش ها : Melee - Durable - Initiator - Disabler - Jungler
اسکیل ها :
Berserker's Call
Battle Hunger
Counter Helix
Culling Blade
داستان هیرو :
به عنوان یک سرباز وفادار در ارتش مه سرخ Mogul Khan چشم هایش را به سردار این ارتش دوخت. بعد از تمام شدن جنگ او لیاقت و شجاعت خود را به همگان ثابت کرد. او با غرور بسیار فرصت نفس کشیدن به دشمنانش هولناکش نمیداد و آنها را میکشت. او با کشتاری که به راه انداخت به تفاوت خود نسبت به دیگران پی برد، و همانطور که شهرت او هر روز بیشتر و بیشتر میشد، دوستانش کمتر میشدند. در آخرین پیروزی Axe رسما به سرداری ارتش مه سرخ منسوب شد، و آن جا بود که لقب Axe را کسب کرد. ولی تعداد سربازانش به صفر رسیده بود. درست است که بیشتر سربازانش در جنگ از بین رفتند اما بسیاری هم زیر تبر او مردند. لازم به گفتن نیست که بیشتر سرباز ها او را به فرماندهی قبول نداشتند. اما برای Axe این موضوع هیچ اهمیتی نداشت چرا که همه میدانند او خود به اندازه یک ارتش قوی است.
- 6
-
Mirana
نقش ها : Ranged - Carry - Nuker - Disabler - Escape
اسکیل ها :
Starstorm
Sacred Arrow
Leap
Moonlight Shadow
سرگذشت هیرو :
بدنیا آمده در یک خانواده سلطنتی، پرنسسی که در خط بعدی تخت سلطنت خورشیدی قرار دارد ، میرانا به میل خودش تمام مالکیت ها و عناوین هایش در سرزمین خاکی را رها کرد تا خالصانه به Selemene الهه ماه خدمت کند.
شناخته شده به عنوان پرنسس ماه میرانا جنگل مقدس نایت سیلور را برای کسانیکه شهامت تجاوز و یا دسترسی به نیلوفر آبی مقدس موجود در استخرهای نقره ای را داشتند جستجو میکرد تا از قرق شکارگاه الهه محافظت کند.
با سوار شدن بر گربه بزرگ تربیت شده خود او آماده،سرافراز، بدون ترس و هماهنگ بر منظر ماه می تازد و به دور بزرگترین صور فلکی میچرخد. کمان او با استفاده از خرده ریز های سنگ های قمری نوک دار و جلا داده شده است تا با کشش قدرت ماه تیرهای درخشان او را شارژ کند.
- 7
-
نقش ها :
Melee - Carry - Escape - Pusher
اسکیل ها :
Spirit Lance
Doppelwalk
Juxtapose
Phantom Edge
داستان هیرو :
دهکده ی نیزه از جنگهایی که در قلب سرزمینشان در جریان بود خبر دار نبود. برای اونها , ماهیگیری با نیزه و خوردن غذا در کنار خانواده حکم یک زندگیه کامل رو داشت.اما جنگ کم کم به سمتشون اومد. Azwraith پیشه فردی منتصب برای سرباز گیری در مقابله جنگ رفت و قسم خورد که از سرزمینش دفاع کنه , همون طور که از مردم خودش دفاع میکنه.اون پیشگام و پیشتاز در خاندان خودش در جنگ مقابله Vorn , جادوگری بیم افکن و ترسناک بود و به همین دلیل برای خاندانش ارزشی وصف ناپذیر داشت.زمانی که دو سپاه با هم وارد جنگ شدن , Azwraith تنها کسی بود که کشته نشد و در مقابله دشمن ایستاد و تونست که به قلعه نفوذ کنه. با تمرکز و عصبانی از قتل عام شدنه برادرانش , Azwraith تمام تله هایی که جادوگران و نگهبانان سوگند خورده گذاشته بودن رو رد کرد.ماهیگیر خیلی زود به حریم و خلوتگاه Vorn رسید. آن دو تمام شب رو باهم جنگیدن, نیزه با عصا , همانطوری که در زیرشان دو سپاه همدیگه رو قتل عام میکردن , Azwraith با صدایی کر کننده سینه ی دشمنش رو شکافت!اما جادوگر به این آسونی ها نمرد! اون به هزاران ذره ی نورانی تبدیل شد , و با شدت به سمت قاتل خودش هجوم برد.زمانی که گرد و خاک شروع به فروکش کردن , Azwraith خودش رو در میان جمعیتی از خاندانه خودش دید. کسانی که مثل او لباس پوشیده بودند! سلاحشان مثل اون بود! و فکرشان هم مثل اون بود! اون متوجه اومدن یاران و لشکر خودی شد و به جمعیت دورش دستور داد تا خودشون رو قایم کنن , جمعیتی که دونه دونه ناپدید شدن.زمانی که سربازان به خلوتگاه رسیدن , فهمیدن که Azwraith دشمنه اصلی رو شکست داده.وقتی که نزدیک قهرمانشون شدن , نیزه دار ناپدید شد! نیزه داری که در مقابله سپاه خودی وایساده بود چیزی نبود جز یک روح!
- 6
- 1
-
نقش ها :
Melee - Durable - Initiator
اسکیل ها :
Void
Crippling Fear
Hunter in the Night
Darkness
داستان :
در مورد Night Stalker فقط داستان هایی وجود دارد و او در تاریخ وجود ندارد. داستان های کهن وبسیاری از او در هر نژاد و فرهنگی وجود داشته که میگوید که یک زمانی قبل از طلوع آفتاب بوده که موجوداتی بر شب حاکم بودند و تمام دنیا را از تاریکی و وحشت پر کرده بودند موجوداتی مثل Night Stalkers.
در داستان ها گفته شده که در سپیده دم روز اول تمامی این موجودات جان خود را از دست دادند که از بینشان یکی نجات پیدا کرد.او یک ارتش تاریک ناست ترور که Boogeyman بود ایجاد کرد و تا زمانی که تازه کارها وجود داشتند او برای ترساندن دشمنان از خودش ارواحی ظاهر میکرد او از این روش لذت میبرد او بدون تشویش و ترس حرکت میکرد. آنهایی که فراری بودند و به تاریکی پناه آورده بودند و یا هشدار ها رو جدی نگرفته بودن فهمیدند که Night Stalker ترسناک ترین خواب های هر کودکی جزئی از واقعیته.
- 6
- 1
-
Alchemist
نقش ها :
Melee - Durable - Carry - Disabler
اسکیل ها:
Acid Spray
Unstable Concoction
Goblin's Greed
Chemical Rage
داستان :
علم مقدس شیمی در خانواده Darkbrew یک سنت بود اما هیچ کدام از Darkbrew ها تا به حال هیچ خلاقیت،جاه طلبی و بی توجهی را همانند Razzil جوان از خود نشان نداده بودند. اگرچه وقتی دوران بزرگسالی از راه رسید خواسته ها و تمایلات وی را مجبور به کنار گذاشتن تجارت خانواده کرد تا با استفاده از دستان خودش و علم کیمیاگری شروع به ساختن طلا بکند. در واقع با در نظر گرفتن جسارت درخور شهرت او، Razzil اعلام کرد که میخواهد سراسر یک کوهستان رو به طلا تبدیل کند. بعد از دو دهه تحقیقات،سرمایه گذاری و آماده سازی او به طور چشمگیری شکست خورد. خیلی سریع او خود را در زندانی یافت که حاصل تجربیات و کار های انجام شده اش بود. با این حال Razzil کسی نبود که به این راحتی شکست بخورد و به دنبال یک راه فرار برای ادامه تحقیقات خود بود.وقتی مشخص شد که هم سلولی وی یک غول خشمگین است، او فرصتی که میخواست را به دست آورد. بعد از اینکه غول را متقاعد کرد تا او را نخورد، Razzil با دقت شروع به ساخت یک ترکیب پیچیده با استفاده از کپک و خزه های موجود در دیوار زندان با کمی طعم کرد تا قابل خوردن باشد. بعد از یک هفته معجون ظاهرا آماده بود، وقتی غول آن را نوشید ناگهان دچار خشمی دیوانه وار شد و شروع به از بین بردن میله های زندان و همچنین دیوارها و نگهبانان کرد.خیلی زود آنها خود را گمشده در جنگل و محیطی در اطراف شهر به همراه خرابه ای از آوارو هیچ ردی از تعقیب پیدا کردند. بعد از بازتاب آهنگی به نظر میرسید غول آرام و بی سر و صدا،خوشحال و خیلی گرسنه گشته است. بعد از اینکه تصمیم گرفتند با هم کار کنند هر دو شروع به جمع آوری مواد مورد نیاز Razzil برای انجام آزمایشات شیمیایی کردند.
- 5
- 1
-
نقش ها :
Ranged - Support - Carry - Initiator
اسکیل ها :
Curse of the Silent
Glaives of Wisdom
Last Word
Global Silence
داستان :
عضوی از هفتمین و آخرین نسل نژادی محافظه کار , Nortrom توسط گروهی باستانی به نام Aeol Drias پرورش یافت تا تبدیل به بزرگترین ساحری که جهان تا به حال به چشم خود دیده شود.
او منتحب بود , ثمره ی 200 سال تفکر و جستجو , ساحری که افتخار رو برای گروهش و ویرانی را برای دشمنای قسم خورده اش به ارمغان میاره , شوالیه های فُلد!
بزرگ شده به همراه جادوگران جوان دیگر در اردوگاهی در تپه های هاژادال ( Hazhadal ) , معلمان او منتظر ظهور توانایی های او بودند.
در حالی که شاگردان دیگر استعداد های خود را در عناصر دیگر از نظیر آتش , یخ و یا ورد خوانی تکمیل میکردند نورترم در سکوت و بدون هیچ تمایل و استعدادی توانایی استفاده از هیچ جادویی را نداشت.
زمانی که روز امتحان نهایی شد او هنوز جادوی خودش رو پیدا نکرده بود. علی رغم میل باطنی , در حالی که بقیه به او میخندیدند , معلمانش او را سرزنش کردن.
" تو یک ساحر نیستی! " جادوگر ارشد این رو گفت. با این حال , نورترم از تلاشش دست نکشید!
در روز امتحان او با تمام جادوگرای دیگه جنگید و همه رو شکست داد و استادانش از این مبارزات درس بزرگی گرفتن!
دسترسی به جادو نداشتن بزرگترین جادوست! نورتروم تمام جادوگرای حریفش رو ساکت میکرد و توانایی استفاده از جادو رو از اونا گرفت و بعد تو یه مبارزه ی تن به تن اونا رو شکست میداد تا زمانی که به تنهایی به عنوان قهرمان Aeol Drias شناخته شد و پیشگویی که در مورد اون وجود داشت به حقیقت پیوست.
- 5
- 1
-
در هم اکنون، SlayeR^ گفته است :
=))
_|_
واقعا براتون متاسفم
- 4
- 2
-
در هم اکنون، SlayeR^ گفته است :
Avln k Fosh Ddi Dovomn Mn Qblsh Rev Tr Dde Bodm @t bad uMdm Vote 4Ever Grftm Bad k Lr Shdi uMdm Vote Ro Chk Knm zDm Tro Rev Ddm Bad GaGet Nddm Mapo ChanGe Ddm k Halt Grfte She
سلام دوست عزیز تو قوانین فروم آسیا گیم ذکر شده که انگلیسی ننویسید لطفا فارسی بنویسید
موفق باشی .- 4
-
و ممنونم برای پروفایلی که برام ساختی تشکر.
- 2
-
1- امتیاز کاربر وابسته به مقدار لایکاشه یعنی هرچی لایک خورده باشه یعنی لایک دریافت کرده باشه امتیاز به حساب میاد
2 - همینطور که لرنینگ گفت کاربرانی که رنک ندارند در فروم اگه در ماه برترین ارسال کننده باشه بهش کاربر فعال تعلق میگیره
3 - گفتم وقتی کسی تورو لایک کنه و تو لایک دریافت کنی به امتیازاتت اضافه میشه
موفق باشی .- 2
- 1
-
سلام فکر کنم همچین امکانی وجود نداره چون پارسال به یکی از معاونا گفتم اسممو عوض کنه کرد
- 1
-
فعلا شما یاد بگیر چطوری تایپ کنی !! شما خرف مفت نزن !؟
بعد من فکر میکنم اینجا شکایت پلیر نداریم چون بیشتر همه اینجا از ادمین شکایت میکنن !!
حالا شایدم شکایت پلیر باشه
نمیخوام زیاد اسپم کنم
اولا منم اینطوری بودم مثل تو فکر میکردم ولی الان که میفهمم میخوام به تو هم بفهمونم
عزیز بازی بازیه ادمین گگم داد باز شما میای حرف اضافی هم میزنی من برای اسپیید تاحالا از کسی شکایت نکردم چون همه میزنن
متاسفانه شما زیاد جذب بازی شدی و کلا بازی رو گرفتی زندگی در جامعه حال
آبرو ؟! گیم ؟!! من هروقت امدم در خونتون بهت چیزی گفتم بیا بگو آبرو
وقتی کسی که انقدر زندگی خودشو مثل شما در گیم جدی بگیره که دیگه.....
من دیگه حرفی ندارم چون من مدرک گگ شدنمو دادم و نمیخوام از این بیشتر اسپم کنم
من نوبشماPro
تاحالا کسی مثل شما ندیدم که انقدر پیگیر شکایتی که حل شده باشه چون شما خیلی فضای مجازی و بازی رو جدی گرفتی و باشه منم دروغ گفتم که شما میای هوک میزنی شما آدم درست و بازم میگم شرمنده و ببخشید .
موفق باشید .
- 1
-
الانم تایم گگم تموم شده آنگگم یعنی یه یه ربعی یای بیست دقیقه گگ بودم که انگگ داد
- 3
-
سلام خودم گگ شدم لازم به شکایت نبود
خوده Reza Deafult هم گگم کرد 15 ساعت بعد یه ربع اینا آنگگ کرد
من نمیشینم دنبال آتو گیر بیارم چون بیکار نیستم که همش از گنگ وار اچ پی میگیری یا با هووک وی ای پیت سو استفاده میکنی
ولی خودت داری میفهمونی که دنبال دردسری مثل اینکه باید چند تا اس اس بگیرم
امیدوارم با این حرفم دیگه خودتم همچین کاری نکنی و منم دیگه فوش نمیدم .
در کل ببخشید .
- 4
-
نقش ها :
Ranged - Disabler - Nuker - Support - Escape
اسکیل ها :
Shackleshot
Powershot
Windrun
Focus Fire
داستان :
جنگل هاى غربى به خوبى از اسرار خود محافظت مى كنند. يكى از اين اسرار Lyralei ، استاد كمان دار جنگل و فرزند مورد علاقه باد، است. الان او با اسم Windrunner شناخته شده است. خانواده او در شب به دنيا آمدنش در اثر طوفان كشته شدند. خانه آن ها توسط باد نابود شد و وسايل آن ها در باد پراكنده شد. فقط فرد تازه متولد شده در اين زمين هاى مرگ و نابودى زنده ماند. در آرامش بعد از طوفان ، خود باد از كودك گريان كه در علف ها افتاده بود مراقبت كرد. باد براى كودك ناراحت شد ، پس او را در هوا بلند كرد و جلوى در يك خانه در روستاى همسايه گذاشت. در سال هاى بعد باد معمولاً به زندگى كودك برمى گشت و هنگامى كه او مهارت هاى خود را تقويت مي كرد ، او را از دور نگاه مي كرد. حال بعد از سال ها تمرين Windrunner تير هاى خود را درست به هدف مي زند. با سرعتى باور نكردنى حركت مى كند ، گويى بادى از پشت او را به جلو مى راند. با تير هاى بسيار او دشمنان خود را مى كشد و به نيروى خود طبيعت تبديل شده است.
کی گفته این تیر اندازیش از Traxex بهتره ؟!؟!؟ ها ؟؟ کی گفتهه- 5
- 1
-
VENOMANCER
نقش ها :Ranged - Support - Nuker - Initiator - Pusher
اسکیل ها :Venomous Gale
Poison Sting
Plague Ward
Poison Nova
داستان :
برای کسانی که از مرگ فراری اند, یادگیری ساخت زهر ضروری است. هرچند, Lesale یک قدم بیشتر از دیگران برداشته است. او سم های شیمیایی را بر روی خود امتحان می کرد و به همین دلیل توانست راز های مرگ را بفهمد. به همین دلیل بدنش به موجودی زشت تبدیل شد.Venomancer دشمن را با سم به آهستگی از پای در می آورد. توانایی Venomous Gale سم پرتاب می کند که به هرکه بخورد آنرا مسموم می کند. باعث کاهش سرعت حرکت و آُسیب ثانیه ای می شود. ضربات او سمی است که باعث آسیب دیدن و آهسته شدن می شود. او می تواند Ward هایی را بسازد تا برای Venomancer جاسوسی کند و به او در راه ها کمک کند. قدرت آخر او Poison Nova باعث می شود تمام محیط اطراف Venomancer سمی شود. او متخصص ضعیف کردن دشمنان است.- 6
-
Shadow fiend
نقش ها : Carry - Nuker
اسکیل ها :
Shadowraze
Necromastery
Presence of the Dark Lord
Requiem of Souls
گفته میشود که (Nevermore) روح شیطان دارای روح شاعر است(مطربه) ،و در حقیقت او دارای هزاران روح شاعر است .
در طول سال ها او ادعا داشتن روح شاعران،کشیش ها،امپراتور ها،گدا ها،برده ها،فیلسوفان،جنایتکاران و (به طور طبیعی) قهرمانان را داشته است;هیچ نوع روحی از او نمیتواند فرار کند.
کاری که او با آن ها (روح ها) میکند ناشناخته است.
هیج بشر(روح و آدم) هیچوقت از وقتی Nevermore مثل eel (مارماهی) از کنار سخره ها از جهنم رفته، به اونجا نرفته.آیا او آن ها را یکی پس از دیگری میبلعد ؟
آیا او در امتداد معبد Eldritch بر آن ها سواری میکند ؟
یا او روح ها را در آب نمک جادو Necromantic ترشی میندازد ؟
آیا آن روح ها فقط یک عروسک خیمه شب بازی هستند که بواسطه فشاری از بُعد یک خیمه شب باز شیطانی شکاف برداشته شده اند ؟
او چنین شیطانی است،پس به هاله تاریکی خود شدت داد که هیج ذهن منطقی نتواند به آن نفوذ کند .
البته اگر واقعا میخواهید بدانید روح های دزدیده شده کجا خواهند رفت،یک راه هست که میتوانید بفهمید،روح خود را به مجموعه روح های او اضافه کنید ! یا فقط صبر کنید برای Nevermore....!
Shadow Fiend با Pudge حریف ندارند اینا هم پدر Kill وارکرافتن- 6
-
Invoker
نقش ها : Carry, Initiator , Escape, Semi-Carry
نقش ها : Carry, Initiator , Escape, Semi-Carry
داستان :
در اوايل بوجود آمدن , جادو هنر ذهن بود. به هيچ ابزاري نياز نداشت , بدون نياز به عصا يا چوب دستي و فقط وابسته به ذهن جادوگر.
تمام حقه هاي احضار وابسته به ذهن بودن , طراحي شده تا به جادوگر اجازه بده فرمول هاي هر جادو رو بدست بياره.
قويترين جادوگران در آن زمان اونايي بودن که قدرت ذهنيه زيادي داشتن , و با اين حال اين جادو ها اينقدر سخت بودن که آن ها مجبور بودن فقط به چنتاشون اکتفا کنن و در اون ها مهارت کسب کنن. يکي از مهمترين آرزوي جادوگران اين بود که در طول زندگيشون بتونن به 3 يا حداکثر 4 جادو دست پيدا کنن. جادوگران عادي بيش از 2 جادو بلد نبودند و جاي تعجب هم نبود اگر يک جادوگر فقط 1 جادو بلد بود , که حتي همون 1 جادو هم نياز به داشتن کتاب جادو براي فراموش نکردن اون در مواقع ضروري داشت.
اما در ميان اين کارآموزان يک استثنا وجود داشت, يک شگفتي با دانش بسيار زياد و حافظه ي بسيار قوي که کسي نبود جز Invoker.
در ابتداي جواني , در حالي که بالا مقامترين جادوگران بيش از 4 جادو رو بلد نبودن, اون نه 4 , نه 5, نه 7, بلکه ميتونست بيش از 10 جادو رو در يک چشم به هم زدن استفاده کنه.
تعداد زيادي جادويه ديگه رو ياد ميگرفت ولي وقتي اون ها رو بي ارزش ميديد اونا رو از ذهنش براي هميشه پاکسازي مي کرد تا ذهنش جاي يادگيري براي جادو هاي ديگه رو داشته باشه.
يکي از اين جادو ها, جادويه جاودانگي بود , جادويي هميشگي که کساني که از اون استفاده کردن هنوز هم در بين ما زنده هستن. بيشتر اين جادوگر ها که از اين جادو استفاده کردن به آرامي و ساکت به زندگيشون ادامه ميدن, با ترس از فاش شدنه رازشون, ولي اينوکر کسي نيست که قدرتش رو مخفي نگه داره.
اون باستانيه , از هر کس و هر چيز بيشتر ميدونه , و ذهنش هنوز جا براي آموخته هاي جديد داره, جدا از جادو هايي که اينوکر با اونا خودش رو در غروب آخرين روزهاي اين دنيا سرگرم ميکنه.
جاان جذاب کی بوده اینوکر- 7
- 1
-
Weaver
نقش ها : Carry, Escape
داستان:
اساس و تار و پود خلقت نیاز به مراقبت دائم داره , مبادا که رشته رشته بشه , چون در این صورت دنیا رو به نابودی میره!
این کار Weaver هاست ( بافنده ها :دی ) که از استخوان بندیه دنیا محافظت کنن و هر جایی رو که آسیب دید ترمیم کنن.
اونا همچنین دنیا رو در برابر موجوداتی که در مکان های مختلف تخم میزارن محافظت میکنن , تخم هایی که در صورت رسیدن هر کدومشون میتونن یک دنیا رو ببلعن!
اسکیتسکر یک ویور رده بالا بود که وظیفه اش محافظت از تکه ای کوچک از ساختار دنیا بود.
ولی , این کار برای او راضی کننده نبود , به نظر اون دیگه زمان محافظت از ساختار گذشته بود.
اون میخواست کارهای بیشتری جدا از محافظت انجام بده! اون میخواست دنیای خودش رو بسازه!
اون کار خودش رو با دستکاریه ساختار قلمرو کوچیکی که داشت شروع کرد , اما هیجان اینکار اعتیاد آور بود و کمکم کار هاش گستاخانه تر شد و در مقابل وظایف اصلیش قرار گرفت.
محافظان با دیدن کار های اون اومدن و دنیای اسکیتسکر رو تکه تکه کردن , از نو دوختن و دوباره اون رو بوجود آوردن بدون اینکه به اسکیتسکر بگن!
اسکیتسکر خودش رو تنها میدید , جدا از هم نوعانه خودش , شرایطی که برای هر Weaver ای عذاب آور بود.
ولی اون به خودش اومد! چون دیگه آزاد بود , آزاد تا هرکاری رو که میخواد انحام بده و از نو شروع کنه!
مواد خامی که برای ساختن یک دنیای جدید نیاز داشت در اطرافش پیدا میشد , تنها کاری که باید انجام میداد پاره کردن شکاف های این دنیا و از بین بردن اون بود.
اگه یه رادیانس با دسولاتور بیارید اول گیم کسی حریفتون نمیشه ! با هیرو ویور- 7
-
Pudge
نقش ها : Melee - Durable - Disabler
اسکیل ها :
Meat Hook
Rot
Flesh Heap
Dismember
داستان هیرو :
در سرزمین های Endless Carnage دورتر به سمت جنوب Quoidge فردی فربه شب ها به طور خستگی ناپذیری دست به کار هایی خطرناک میزند. با ستون فقراتی خمیده و احشائی (اندام درونی) افتاده قطعه قطعه میکند و دل و روده ها را در می آورد به طوریکه میدان نبرد میتواند در سپیده دم نمایانگر این جرایم باشد.
در این سرزمین نفرین شده، هیچ پوسیدگی و تجزیه ای رخ نمیدهد. هیج لاشه ای درون زمین تجزیه نمیشود و مهم نیست که چقدر قبر را عمیق حفر کرده باشید. پرندگان مردار خوار به آنها هجوم می آورند کسانیکه که به او (Pudge) نیاز دارند تا وعده ی غذایشان را برایشان تکه تکه و ریز کند.
قصاب خپل تیغه هایش را هر بار تیز میکند و هر چقدر از آنها بیشتر استفاده کند آنها تیز تر و برنده تر میشوند. ســـوییت...ســـوییت...تـــنک با این صدا گوشت از استخوان جدا میشود؛ تاندون ها و رباط ها مانند یک کاغذ مرطوب به راحتی پاره میشوند.
و مانند همیشه Pudge آنها را برای مغازه قصابی مزه میکند و این از یک لقمه ماهیچه در اینجا و یک جرئه خون در آنجا شروع میشود...و در نهایت فکش را با فشار و بسیار عمیق درون سخت ترین Torso فرو میکند مانند سگی که دندانهایش را به یک چیز کهنه میساید.
همیشه اول بازی دهن ادمو با هوکش سرویس میکنه- 7
-
Beastmaster
نقش ها : Melee - Initiator - Disabler - Durable
اسکیل ها :
Wild Axes
Call of The Wild
Inner Beast
Primal Roar
داستان هیرو : Karroch بچه حیوان اهلی ( مانند گاو ) که مادرش به هنگام تولد او به دیار باقی شتافت و پدرش که در اصطبل Last King of Slom بودنیز هنگامی که او 5 سالش بود زیر بار فشار زیاد جان سپرد. بعد از آن Karroch به نمایشگاه حیوانات پادشاه برده شد. او در کنار حیوانات زیاد درباری مانند گوریل ها ، شیر ها ، ببر ها و خیلی از حیواناتی که شناخته شده نبودند رشد کرد. هنگامی که بچه 7 ساله بود، به یک حیوانی تبدیل شده بود که هیچ کسی قبلا مانند او را ندیده بود. او در حالی که زنجیر شده بود پشت سر پادشاه کشیده می شد. این حیوان صحبت می کرد و تقاضای آزادی می کرد، پادشاه فقط می خندید و دستور می داد که حیوان او را سرگرم کند. وقتی او نافرمانی کرد، دستور دادند که اورا به صلیبی بکشند که توسط حیوانات اهلی کشیده شود. در ماه های آینده ، حیوان از موجودات مجروح تغذیه و از خواص دارویی آنها استفاده می کرد. بعد از مدتی او فهمید که می تواند با همه ی حیوانات نمایشگاه صحبت کند. در شبی که یکی از حیوانات مرد، پسر همه را تحریک کرد تا قیام کنند و خود را از قفس برهانند. در هرج و مرج یک گوزن Regal به او تعظیم کرد و او را آزاد کرد. او از قلعه فرار کرد و الآن یکی از بی رحم ترین جنگ جو های طبیعت است.
پدر بزرگ وارکرافت BeastMaster- 7
محلت ماندن فایل تو سرور چه قدره؟
در متفرقه
ارسال شده در
سلام داش Blind میگم یه کانتر میخوام که همه چیزش شبیه CsGo باشه یعنی تم هایه Csgo همچین چیزی داری ؟